نکات زبانی
تاريخ : شنبه 8 آبان 1395برچسب:, | 19:48 | نویسنده : مهدی لایموت

 #انــــواع_ی:

 

ی نکره: کتابی

ی وحدت: نشانه ی یکی بودن

ی شناسه: رفتی ، آمدی

ی استمراری : رفتمی ، بودندی

ی مصدری : خستگی ، زیبایی

ی لیاقت: خوردنی، پوشیدنی

ی نسبت: تهرانی، محمدی این ی گاه مفهوم فاعلی دارد مانند : مرد جنگی و گاه مفهوم مفعولی دارد مانند: تیر پرتابی ، راز نهانی

ی میانجی (رابطه): خدای من

ی بدل یا جانشین فعل «هستی»: تو خوبی.

ی تعجب: چه برف شدیدی

ی احترام : نور چشمی

ی دلسوزی: طفلی، حیوونی

ی کثرت : بسی (بسیاری)

ی زاید: به کلمات مختوم به مصوت «ا» و «و» اضافه می شوند. بوی ، موی، خدای

ی بیان خواب : دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی

ی تمنا: کاشکی

#انواع_حروف_در_زبان_فارسی

 

#انواع_که

 

۱- حرف ربط:

- مطلق (وابستگی ) که مفهوم خاصی ندارد :

آنان که رفتند . آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند ...

 

- بیان علّت یا تعلیل : به معنی زیرا، چون و... :

زبان درکش ای مرد بسیار دان

که فردا قلم نیست بر بی زبان

 

۲- حرف اضافه: به معنی «از» و معمولاً بعد از صفت برتر می آید :

جُوی مشک، بهتر که یک توده گِل

 

۳- ضمیر پرسشی : به معنی چه کسی؟

که گفتت برو دست رستم ببند ؟

 

۴-  ضمیر مبهم : در معنی کسی یا هرکسی :

هر که آمد عمارتی نو ساخت.

خبر از دوست ندارد که ز خود بی خبر است .

 

#انواع_چه:

 

۱- صفت پرسشی: قبل از اسم یا ضمیرمی آید:

چه کسی راز مرا می داند؟

چه کتابی می خوانی ؟

 

۲- ضمیر پرسشی: به تنهایی و به قصد پرسش می آید و می توان آن را جمع بست:

او چه کرد آن جا که توآموختی؟

 

۳- ضمیر تعجبی: برای بیان تعجّب می آید و می توان آن را جمع بست :

این مُلک چه ها دید و چه کردند بدین خلق !

 

۴- صفت تعجبی: قبل از اسم یا ضمیر و برای بیان تعجّب می آید:

چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی !

 

۵- حرف ربط بیان علت یا تعلیل: به معنی زیرا، زیرا که ، به علت این که و … :

چه، هر یکی را از این غذای دیگر است .

 

۶- حرف ربط همپایگی: هرگاه دو بار درجمله به معنی « یا » بیاید :

چه بخواهی چه نخواهی او می آید .

 

۷- پسوند تصغیر : اگر درآخر اسم قرار گیرد و نشانه کوچکیِ کلمه قبل از خود باشد :

زاغچه، باغچه و …

 

#انواع_تا

 

۱- حرف ربط به معنی تا این که ، زیرا که، وقتی که ، که :

بیا تا قدر یک دیگر بدانیم ؛

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

 

۲- حرف اضافه نشان دهنده ی پایان زمان یا مکان و مسافت :

چون که تا اقصای هندوستان رسید ؛

از این جا تا مدرسه راهی نیست.

 

۳- صوت یا شبه جمله به معنی «هان» ، « مبادا » و معمولاً قبل از فعل منفی می آید: به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری !

 

۴- میان وند : بین دوکلمه می آید و کلمه ای با مفهوم جدید می سازد :

دور تا دور ، سر تا پا و…

نکته : اگر حرف «از» قبل از آن بیاید، «تا» به معنی حرف اضافه است : از سر تا پا …

 

۵- ممیّز : به جای کلمات «شاخص» : می آید : دو تخته پتو > دو تا پتو ؛ دو فروند هواپیما > دوتا هواپیما و …

 

#انواع_چو_چون:

 

۱- حرف ربط به معنی وقتی که ، زیرا، چون که و ... :

چو باز آمدم کشور آسوده دیدم ؛

چون نیک نظر کرد، پَرِ خویش بر او دید

 

۲- حرف اضافه به معنی مانندِ، مثلِ، بسانِ و ... :

چون شیر به خود سپر شکن باش ؛

چو فرهادم آتش به سر می دود

 

۳- قید پرسشی  به معنی چگونه :

دوش چون بودی ؟

 

که شب چون بدی روز چون خاستی

ز پیکار دل بر چه آراستی ؟

 

#انواع_را:

 

۱-  نقش نمای مفعول :

این فصل را با من بخوان باقی فسانه است

این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است

 

۲-حرف اضافه در معانی:

1- به : پدر را گفتم از انسان، یکی سر بر نمی دارد

2- برای : این نصیحت ز جهان گذران ما را بس

3- از : حکیمی را پر سیدند ...

4- مخصوصِ : منت خدای را عزّ و جلّ ...

5- قسم به : دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را

 

۳- فک اضافه : نشانه ی جدایی بین مضاف و مضافٌ الیه است :

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم > سقف فلک را بشکافیم

 

#انواع_ان:

 

۱- پسوند جمع :

گاوان و خران بار بردار

بِه زآدمیان مردم آزار

 

۲- پسوند صفت حالیه :

نگران با من اِستاده سحر؛

شادان همی رفت

 

۳- پسوند زمان :

بامدادان که خاطر بازآمدن بر رای ماندن چیره شد ...

 

۴- پسوند مکان : دیلمان ؛ گیلان، ریگان و ...

 

۵- پسوند اسم مصدر: حنابندان ؛ یخ بندان و ...

 

۶- پسوند نسبت : جانان ؛ بابکان ؛ قبادان و ...

 

۷- پسوند شباهت : کوهان

 

۸- پسوند صفت فاعلی : گریان ، روان ؛ جویان و ...

[Forwarded from ادبياٺ‌ دهم (A.a .khaniabad)]

#دانش‌های_زبانی

 

#انواع_الف:

 

الف‌ دعا: کناد

الف‌ ندا: خدایا

الف‌ میانوند:کشاکش

الف‌ مناظره: گفتا

الف‌اطلاق‌ یا اشباع‌: «ز بیژن‌ مگر آگهى‌ یابما»

الف‌ تفخیم‌ و تعظیم‌: بزرگامردا

الف‌ مبالغه‌: خوشا

الف‌ اسم‌ معنى‌ساز: ژرفا

الف‌ جانشین‌ تنوین: ابدا

الف‌ صفت‌ فاعلی: دانا و مانند آن

 

#انــــواع_ک:

ک تصغیر:پسرک ٬ دخترک

ک تحقیر:مردک ٬ زنک

« پس زنیکه (زنک) دیوونه شده که این جوری داره خودشو لت و پار می کنه ؟»

(ادبیات فارسی ۳ عمومی ٬ گاو )

ک تحبیب: طوطیک ٬ گُلک

« بعد از آنش از قفس بیرون فکند       طوطیک پرید تا شاخ بلند »

( ادبیات فارسی ۳ اختصاصی ٬ طوطی و بازرگان )

ک تکریم: مامک ٬ بابک

« پسر گفتش ای بابک نام جوی

یکی مشکلت می بپرسم بگوی »

ک تشبیه:عروسک ٬ خرک ( اسبابی در ورزش  ژیمناستیک ) ٬ لواشک

ک همراهی:پفک ٬ عینک ٬ نان سنگک٬ بادکنک



نظرات شما عزیزان:

محمدرضا علیزاده
ساعت20:27---4 دی 1399
سلام استاد لایموت

شما یک شعر در مورد حرف های ربط داشتید
اگر امکان دارد ان را برایم بفرستید


میر مرتضی سجادی حبشی
ساعت20:12---21 آبان 1395
با سلام و عرض خسته نباشید

اقا ببخشید فردا امتحان از فصل های یک و دو هست یا تنها فصل دو؟؟

در ضمن از کتاب خیلی سبز میدین یا بازم مفهومیه؟؟؟

لطفا جواب را به ایمیلم ارسال کنید ممنون
پاسخ:سلام آقاسیّد!می بخشید دیر پیامتونو دیدم.


یگانه
ساعت22:21---8 آبان 1395
ممنون از مطالب خوب و اموزندتون
پاسخ:سلام ممنون از لطفتان.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: